مرحله بعد
- امروز دقیقا جلسه قبلی با این تفاوت که رئییس اصلیه عوض شده بود تکرار شد. حالا فرقش چی بود؟ من بودم. جلسه قبلی نمیدونستم با چی روبرو میشم این دفعه میدونستم که چه خبره و خب خیلی بهتر شد، با اینکه همون آدم داشت زیرآب میزد ولی من فرق کرده بودم... حالا وسط جلسه یاد حرف ز افتادم میگفت یک اتفاق تا وقتی تو رفتار مشابه داشته باشی و تکرارش کنی، تکرار میشه وقتی درسی که باید بگیری رو گرفته باشی میری مرحله بعد. بازم حرف سادهای هست میگی خب معلومه ولی با تک تک سلولات باید درس بگیری چون تکرارش میکنی حتی اگر 10 سال 15 سال گذشته باشه. ولی وقتی میری مرحله بعد یک لذتی داره که نگو و نپرس. مثل ورزش کردنه عضلاتت درد میگیره ولی وقتی خطهایی که باید بیفته میفته رو تو آینه میبینی حال میکنی از قوی بودنت. روحم عضلههاش خط افتاده. باید بری مرحله بعد، با گریه با درد بری مرحله بعد.
- شکر
+ نوشته شده در ۱۴۰۳/۱۱/۰۲ ساعت 17:42 توسط برون
|
سلام خداحافظ