با گوشی

  • تو اسنپ با گوشی دارم مینویسم. اولین باره اینجوری مینویسم.همش با سیستم بوده. یکجا ساکن بوده. رمزم ذخیره بوده.
  • رمز و زدم با گوشی در حال حرکت به سمت خونه‌ی امنم...
  • چند روز گذشته خیلی کار کردم. خیلییییی ها.
    نگاه کن خیلیییییییییییی.
  • اسنپی هم کلا آلبوم شکست عشقی گذاشته. همشم چرت و پرت😅. چشم خوشگله چتری سیاه میگه🤣.
  • یکشنبه میتینگ آنلاین گذاشتن هم دانشگاهی‌هام. هرکدوم از یک قاره. انلاینه ولی نمی‌تونم برم... وقتی کارم زیاده حوصله‌ی هیشکیو ندارم. دلم براشون تنگ شده ولی حسش نیست. از الان دارم به یکشنبه فکر میکنم😅
  • دیوث سرفه میکنه میگه شیشه رو هم بده بالا... .
  • اوه یادم اومد زنگ بزنم ببینم اصلا خونه‌اند یا نه🙆‍♀️
    خدا رو شکر بودند. اگر نبودند میشستم وسط خیابون فقط عر میزدم😅.
  • دیگه مسیر طولانی رو باید یکجور بگذرونم.
  • تاریکی چیزی را از نو میسازد که نور از مرمت آن عاجز است.

وسط کلاس

  • رفتم کلاس مورد علاقه‌ام.
  • میگن که تفاوت آدم تقلبی و اصیل رو چگونه تشخیص بدیم؟
    عدالتخواه میگه: با آدم اصیل هرچی بیشتر آشنا بشی، جهانش برات دلنشین‌تر میشه، اما این در مورد آدم تقلبی برعکسه.
  • سعدی هم میگه: من که در هیچ مقامی نزدم خیمه‌ی انس/ پیش تو رخت بیفکندم و دل بنهادم.
  • اااا از عصری اینو نوشتم نمیدونم چی میخواستم بگم. همینجوری فغلا پستش کنم تا یادم بیاد...

9 بهمن

  • برگرفته از یوتوب امیرعلی: پخ خاصی نبودم. پخ گمگشته بودم. الان پخ آرام گرفته‌ام
  • برگرفته از پیج انسانک: دوست داشتن، بار سنگینی است. به زبانمان یادهیم که به قدر طاقت شانه‌هایمان بگوید: دوستت دارم.
  • برگرفته از پیج انسانک: کوچ از دیاری به دیار دیگر از عهده حیوان نیز بر می‌آید، اما تنها انسان می‌تواند مسافر جهان خودش باشد ...
  • برگرفته از پیام مادر: عکس هم امضا هنری پدر است. یک گوجه گل رز شده

برگرفته از تجربه شخصی:

مرحله بعد

  • امروز دقیقا جلسه قبلی با این تفاوت که رئییس اصلیه عوض شده بود تکرار شد. حالا فرقش چی بود؟ من بودم. جلسه قبلی نمیدونستم با چی روبرو میشم این دفعه میدونستم که چه خبره و خب خیلی بهتر شد، با اینکه همون آدم داشت زیرآب میزد ولی من فرق کرده بودم... حالا وسط جلسه یاد حرف ز افتادم میگفت یک اتفاق تا وقتی تو رفتار مشابه داشته باشی و تکرارش کنی، تکرار میشه وقتی درسی که باید بگیری رو گرفته باشی میری مرحله بعد. بازم حرف ساده‌ای هست میگی خب معلومه ولی با تک تک سلولات باید درس بگیری چون تکرارش میکنی حتی اگر 10 سال 15 سال گذشته باشه. ولی وقتی میری مرحله بعد یک لذتی داره که نگو و نپرس. مثل ورزش کردنه عضلاتت درد میگیره ولی وقتی خطهایی که باید بیفته میفته رو تو آینه میبینی حال میکنی از قوی بودنت. روحم عضله‌هاش خط افتاده. باید بری مرحله بعد، با گریه با درد بری مرحله بعد.
  • شکر